موسیقی در صورتی قابل درکه که دارای تاکید باشه.یعنی 1جورایی ممکن نیست که آهنگی دارای تاکید نباشه و به صورت آهنگ درک بشه.
صوت های یک آهنگ ساده معمولا به صوت های تاکید دار و بی تاکید تقسیم میشه.و غالبا دارای دوره های منظمه.مثلا تیک تاک ساعت که اگه با دقت به اون گوش بدیم یک دوره ی دو ضربه ای رو مرتب تکرار میکنه:
1-تیک 2-تاک 1-تیک 2-تاک ...
مثلا اگه بخوایم این دوره ها رو به خط موسیقی بنویسیم و هر ضربه را یک نت سیاه در نظر بگیریم،هر دو نت سایه 1دوره ی دوتایی رو تشکیل میده.
در کنار نت اول هر دوره علامتی v مانند وجود داره که نشونه ی ضربه ی موکده.
در دوره های دو ضربه ای،ضربه های اول موکد و ضربه های دوم ناموکده.
حالا اگه همراه ضربه های منظم مترونوم چند بار از 1 تا 3 بشماریم حتی اگه بعد از چند دوره شمارش رو قطع کنیم ضربه های مترونوم در دوره های سه تایی به گوش ما میرسن.به همین روال دوره های 4 و 5 و 6 ضربه ای قادرن تو احساس انسان شکل بگیرن.در واقع مغز انسان این استعداد رو داره که دوره های ضرب رو با هر تعداد ضربه حفظ کنه و ادامه بده.هر وقت تعداد ضربه هاب هر دوره کم باشه مغز انسان اون رو به راحتی حفظ میکنه ولی اگر این تعداد زیادتر باشه مغز ممکنه اون رو به دوره هاب کوجکتری تقسیم کنه.مثلا دو گروه سه تایی یا سه گروه دوتایی.دوره های پی در پی رو دوره های منظم میگن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر